نويسنده/نويسندگان | |
---|---|
انتشارات | |
نوع جلد | |
قطع | |
شابک | |
زبان | |
نوبت چاپ | |
تعداد صفحات | |
سال چاپ |
علامه حسن زاده آملی؛ عارف ذوالفنون
هیـــن بگـو تا ناطقه جو میکند/ تـا بـه قــرن بعـد مــا آبــی رســــد
گــرچه هـر قـرنـی سـخن نـو آورد/ لیک گفتِ سـالفان یاری کند
آنچه در این کتاب است، چون قطرهای از دریا و ذرهای از صحراست. فضائل علامۀ حسن زادۀ آملی در یک یا دو کتاب نمیگنجد. مولوی چه نیکو گفته است:
یک دهان خـواهم به پهنـای فلک/ تـا بگـویـم شـرح آن رشـک ملک
گـر بیـابم یک چنیـن یا صـد چنیـن/ تــنــــگ آیـــــد در بـیـــان آن امــیــن
ولی از باب اینکه:
آب جیحون را اگر نتوان کشید/ هم به قدر تشنگی باید چشید
اندکی از بسیار را تقدیم داشته، قلم را به بیش از این نگماشتیم. نویسندۀ کتاب آنچه را خود از حضرت استاد در طول چند سال شنیده و دیده است، به کار بسته است. گرچه در عالم دانش، همه چیز را همگان دانند و آنچه همگان دانند نیز اندک است، ولی در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.
آنچه انسان از شنیدن خاطرات به خاطر میسپارد، بیش از آنی است که از خواندن مطالب خشک علمی و تاریخی در ذاکرهاش میماند. خاطرات بزرگان، خاطر انسان را خسته نمیکند بلکه آن را در خزینۀ نفس خویش نگاه میدارد. امید است که این خاطرات، ما را به حقائق معنوی حضرت علامه حسن زادۀ آملی پیوند دهد.