نوع جلد | |
---|---|
قطع | |
شابک | |
زبان | |
نوبت چاپ | |
تعداد صفحات | |
نويسنده/نويسندگان | |
مترجم | |
سال چاپ |
در جستوجوی آرامش
در فراز و نشیبها و در غوغاها و هیاهوهای زندگی گاه نیازمند گوشۀ خلوتی هستیم تا شاید آرامشی را، هر چند برای لحظاتی بسیار کوتاه بیابیم که بتوانیم برای ادامۀ مسیر زندگیمان رمقی دوباره پیدا کنیم. این داستان حکایتگر کنج خلوتی است که نویسنده، در به در، در جستوجوی آن است، اما پیوسته از وی میگریزد. نویسندۀ داستان، احمد حمدی تانپینار، رماننویس برتر ادبیات مدرن ترکیه، کسی که برخی وی را محمود دولتآبادی ادبیات ترکیه برشمردهاند، در این کتاب دنیایی از فراز و نشیبهای شخصیتهای قصهاش را پیش روی ما مینهد. وی در این رُمان برای خوانندگانش روح صخرهها را بیدار کرده، توفان دریا را خوابگاه قدمهای عشق میسازد. کتاب، داستان مردی است که معشوقش را در دربار پادشاهان مییابد ولی درگیر رویدادهای ناخواستۀ جنگ جهانی دوم میشود. در حالی که جهان آبستن دگرگونیهای بزرگ تاریخی است، قهرمان داستان کِرخ از روح ناآرام مردان بزرگ سیاست، با فانوس مخفی دوران کودکیاش به دنبال آرامش میگردد و معشوق وی در کوچه پسکوچههای کهنۀ رسوم و سنتها به دنبال زندگی. ولی کدامشان به خواستهاش میرسد و با فانوس عشق کلید زندگی را برای ورود به اتاق آرامش میچرخاند؟