شابک | |
---|---|
نويسنده/نويسندگان | |
قطع | |
نوع جلد | |
تعداد صفحات | |
زبان | |
نوبت چاپ | |
سال چاپ |
اکنون و آینده ما
زمان، تاریخ، اکنون، گذشته و آینده الفاظ و مفاهیمی هستند که بسیار به کار میروند. اما به راستی سرشت این مفاهیم چیستند؟ گذشته و اکنونیت ما چیست و چه چیز قوامبخش آیندۀ ماست؟ آیا آینده نقطه یا جایی است که باید بدان برسیم یا آیندۀ ما ربطی وثیق با اکنونیت ما و نحوۀ بودنمان دارد؟ آیا همۀ جوامع بالضروره و لامحاله به سوی آینده حرکت میکنند یا همچنین ممکن است اسیر حالی مکرر و تکرارپذیر باشند؟ در جوامع توسعهنایافته نیز، به تبع جوامع توسعهیافتۀ غربی، بسیار از آیندهنگری و آیندهاندیشی سخن گفته میشود و در آنها به تازگی نهادهای آیندهپژوهی نیز تأسیس شده است و متخصصین رشتههای گوناگون هم اطلاعات بسیاری در خصوص وضع موجود و امکانهای آینـده گردآوری کردهاند. اما آیـا به راستی آیندهنگاری، آیندهنگری و آیندهاندیشی یکی است؟ چه کسی، به حقیقت میتواند از آینده سخن بگوید؟ آیا افق آینده برای همۀ جوامع گشوده است؟ آینده با وضع کوچه و بازار و مدرسه و کار و اشتغال و اخلاق عمومی چه نسبتی دارد؟ آیندهنگری از چه شرایط و لوازم خاصی برخوردار است؟ آیندهاندیشی با فلسفه چه نسبتی دارد؟ اینها برخی از پرسشهایی است که فیسلوف گرانقدر روزگار ما، دکتر رضا داوری اردکانی کوشیدهاند در این دفتر بدانها پاسخ دهند.